کشف ۱۵ قطعه چکاوک وحشی در مرز دوغارون تایباد سرقت موتورسیکلت مقابل چشمان حیرت زده مالک! رمزگشایی از قتل مرد ۵۰ ساله در بلوار شهید کریمی مشهد؛ قاتل معتاد در تور نورافکن پلیس و دستور محرمانه قاضی! سانحه رانندگی در محور تایباد | ۱۲ مصدوم به مراکز درمانی منتقل شدند (۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) انتقال مهدکودک‌ها به آموزش و پرورش اتفاق موفقیت‌آمیزی نبود زباله‌هایی که زباله نیستند | درباره مواد بازیافتی که معمولاً به سطل زباله انداخته می‌شوند غذا‌های اقتصادی، خوب یا بد؟ مرجان‌های خلیج فارس احیا شدند رئیس سازمان محیط زیست: موضوع گردوغبار سرخس در دستورکار ماست + فیلم سند طرح جنگل‌داری اجتماعی در حوزه زاگرس تدوین شد تجهیز محیط‌بانان تهران در دستور کار قرار گرفت مرجعیت کنوانسیون تنوع زیستی به محیط زیست واگذار شد تلاش آموزش و پرورش برای رتبه بندی کادر اداری مدارس امتیاز جدید برای هنرستانی‌ها | هنرستان‌ها می‌توانند از مراکز فنی‌‌وحرفه‌ای، رایگان استفاده کنند نایب‌رئیس مجلس به تغییر ساعت شروع مدارس اعتراض کرد مهارت معلمان آموزش خانواده باید بازنگری شود هشدار جدی: اشتباهات مرگبار در مصرف مسکن‌ها و راه‌های پیشگیری فعالیت ستاد احیای دریاچه ارومیه با محوریت معاون اول رئیس جمهور پرداخت هزار میلیارد تومان برای تأمین منابع شیرخشک در دستورکار قرار گرفت فرود ایران به چاله جمعیتی؛ کاهش نرخ باروری به زیر ۱.۳۶ و سالمندی ۲۶ درصدی تا ۱۴۳۰ | هشدار مدیر جمعیت مشهد: بدون اقدام فوری، جبران کاهش جمعیت بیش از ۱۰۰ سال زمان می‌برد! انتقاد نماینده مجلس از بلاتکلیفی آزمون کیفیت‌بخشی معلمان وام، طلا و ارز؛ ۳ حربه وسوسه‌انگیز کلاهبرداران سایبری پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (چهارشنبه، ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) | اوج گرما در مشهد بیش از ۷ میلیون گردشگر خارجی در سال ۱۴۰۳ به ایران وارد شدند هدف‌گذاری ساخت ۵ هزار واحد خوابگاهی متأهلی در هر سال رأی پرونده قتل داریوش مهرجویی تأیید شد یک بام و دو هوای مصوبات کشوری در خراسان رضوی باران نیامد؛ مشهد خشک‌تر از همیشه درمانگاه جهادی شهید رئیسی در مشهد افتتاح شد (۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) شروع مدرسه از ۶ صبح! | چالش‌های یک سیاست اضطراری
سرخط خبرها

ناگفته‌هایی از روزهای کرونایی پرستاران بیمارستان اکبر | پرستارانی که تلاش را معنای تازه بخشیده‌اند

  • کد خبر: ۵۳۱۳۰
  • ۲۹ آذر ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۸
ناگفته‌هایی از روزهای کرونایی پرستاران بیمارستان اکبر | پرستارانی که تلاش را معنای تازه بخشیده‌اند
اینجا بیمارستان اکبر است. بیمارستانی که چندسالی است در کنار بیمارستان شیخ با خدمات فراتر و بیشتری برای کودکان راه‌اندازی شده است. بیمارستانی که بیماران آن بچه‌های خردی هستند که بعضی‌هایشان هنوز دست‌وپایی بندانگشتی دارند.

جانقربان| شهرآرانیوز- یاد گرفته‌اند با درد مدارا کنند، ببینند و بشنوند و رنج بکشند، اما خم به ابرو نیاورند. یاد گرفته‌اند ناله‌های وقت‌وبی‌وقت و گاهی هم فراتر از ناله، حرف‌های بی‌ربط بیماران و همراه آن‌ها را بشنوند و بدون هیچ گله‌ای بگویند که باید حال آن‌ها را درک کنند. آن‌ها یاد گرفته‌اند که رنج و درد را طور دیگری معنی کنند و دل‌خوشی‌شان این باشد که بیمارشان با پای خودش بیمارستان را ترک کند.

 

اینجا بیمارستان اکبر

اینجا بیمارستان اکبر است. بیمارستانی که چندسالی است در کنار بیمارستان شیخ با خدمات فراتر و بیشتری برای کودکان راه‌اندازی شده است. بیمارستانی که بیماران آن بچه‌های خردی هستند که بعضی‌هایشان هنوز دست‌وپایی بندانگشتی دارند. بیمارانی که هیچ توضیحی را قبول نمی‌کنند و تعریفی از درد و درمان ندارند و فقط اشک می‌ریزند و آه و ناله می‌کنند و گاهی هم فریاد می‌کشند تا یکی به داد دردشان برسد، بیمارانی شش‌ماهه، شش‌ساله و کمی بزرگ‌تر و کوچک‌تر.

 


به بهانه روز پرستار، در این روزهای سختی که کرونا امان مردم را بریده است، راهی بیمارستان کودکان اکبر می‌شویم تا خاطرات پرستارانی را بشنویم که نه‌تنها با بیماران کوچک و بی‌زبان طرف هستند، بلکه با بیمارانی برخورد دارند که از روپوش سفید و تخت و آمپول و بدتر از همه از آنژیوکت می‌ترسند و زیاد مقاومت می‌کنند. مقاومتی که اشک مادران را درمی‌آورد و گاهی باعث رفتارهای خاصی با پرستاران هم شده است!

اما این پرستاران فقط به یک هدف می‌اندیشند و آن هم درمان است تا جایی که در این روزهای کرونایی ماسک‌های طرح حیوانات به صورت زده‌اند تا بچه‌ها هراس کمتری از چهره پوشیده آنها داشته باشند! یکی از پرستاران که ماسک زرافه به صورت زده است به شوخی می‌گوید: من خانم زرافه هستم! به بچه‌ها گفته‌ام اگر فامیلم را فراموش کردند همین خانم زرافه که روی ماسکم هست صدایم کنند.

 

 

درک معنی پرستاری واقعا سخت است! پیش از این با خودم می‌گفتم پرستاران از بس که درد و مرگ را دیده‌اند، برایشان این موضوع تکراری شده است، اما وقتی در کنار تابلویی از نقاشی بچه‌ها چشم‌های سرخ پرستار بخش را دیدم، تکرار برایم معنی دیگری پیدا کرد. اینجا پرستاران هر روز خاطرات بچه‌ها را با نقاشی‌هایشان مرور می‌کنند و یادشان هست که کدام دختربچه کدام نقاشی را برای آن‌ها کشید و با کدام آرزوها یک روز از این دنیا چشم فروبست.

 

 

یادشان هست که کدام پسربچه نارسایی کبد داشت و به پیوند نرسید و بعد از کلی خاطره تلخ کدام بچه با پای خودش از بیمارستان بیرون رفت. این پای خودش برای تک‌تک پرستاران مانند یک پیروزی است، پیروزی‌ای که از سلامت بیمار در چشم‌های آن‌ها چراغی روشن می‌کند. چراغی که با همه وعده‌های عملی‌نشده، آن‌ها را هر روز راهی بیمارستان می‌کند، بیمارستانی که این روزها از بیم کرونا بسیاری از ما حتی حاضر به عبور از کنار آن هم نیستیم!

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->